بالاخره ما هم این دوران رو گذوندیم
میدونم چی تو ذهن تون میگذره که دلتون میخواد ازدواج کنید
اما والا به خدا از این خبرا نیست
محکوم میشی به اینکه هر لحظه به فکر سیرکردن شکم شوهرت و بچه و یا بچه هات باشی
که آی شام و ناهار چی درست کنم
از طرفی فامیل شوهر خوب خوبشونو باید مدام دعوت کنی و یا رفت وآمد کنی در حالی که خودت هزارتا کار داری
اگر شاغل باشی که دیگه بدتر
نمیگم ازدواج عذاب الیمه اما اون ذهنیتی که درباره اش هم دارید خیلی رویاییه
باید روی پای خودتون باشید که زندگی موفقی داشته باشید
یه دختر 18 ساله اگر ازدواج کنه تا سرکوچه هم که بره هم باید اجازه بگیره
از شوهرش خرجی بگیره و اگر شوهره اجازه و یا پول نداد جیکش در نیاد