ببین ۹ ماه هست که با داداشم ازدواج کرده
به نظرم خیلی بچه گانس رفتاراش
جدیدا این فکرو دارم
اومده بود باغ ما
مادرشوهرم یه چیزی بهش گفته بود
همونجا حرف مادرشوهرمو بهم گفت
و یه دعوایی راه افتاد که نگو
بعد حالا دوباره دیروز به خاهرم گفته که به من بگه
اون یکی زنداداشم یه جایی منو مسخره کرده
من نظرم عوض شد
احساس میکنم دو به هم زنه
حالا رابطه اون یکی زنداداشم را با شوهر خودشم هم به هم ریخته
چرا
چون که زندادش بزرگه از این پرسیده # با چه روشی جلوگیری از بارداری میکنید#
به نظر من چیز عجیبی نپرسیده
یا اصلا پخته نیست یا فتنس یا حالیش نیست ...در هر صورت شخصیت جالبی نداره،من مادرشوهرم در مورد زن داداشش یه چیزایی بهم گفته که اگه بگم جنگ میشه
فتنس
در مورد مسایل دیگه نظری ندارم ولی خب روش جلوگیری رو ادم از دکتر می پرسه. بزرگه مگه فضول جاری هست؟
منم اگر عقل جاریتو اول ازدواج داشتم همون اول دم آدم فضول رو قیچی میکردم
زنداداش بزرگه زیادی حرف میرنه
ببین من کاری به این دو تا زنداداشم و روابطشون ندارم
بحثم سر کوچیکس
همه تعریفشو میکنن
منم دوسش دارم
من خواهرشوهرشم
ولی میخوام بدونم واقعا چجوری باهاش برخورد کنم
دست به عصا یا معمولی مثل قبل
