بعد از ۵ سال دوستی اومد خواستگاریم که ای کاش پاس میشکست نمیومد ترسید وسط راه جا زد گفت هنوز دوست بمونیم یکم پول جمع کنم کسی پشتم نیست قبول کردم دوباره سال بعدش بازم گفت بمونیم پول ندارم چون نتونسته بود چیزی جمع کنه گفت کم میارم ینی همیشه حرفش اینه الآنم داره همین پول نداشتنشو بهونه میکنه که بازم کنارش بمونم و حرف بزنیم هنوز ولی دیگه بریدم اطرافیان همش ازم میپرسن پس چیشد انقدر تعریفشو کرده بودم که خجالت میکشم به کسی بگم جدا میشم ازش😔
گلم چیزیو ب زور از خدا نخواه
جدا شدن الانت سخت تر از بالاپایین کردن پله های دادگاه نیست
جداشو ازش
شاید واقعا از بی پولی میترسه
فک نمیکنم بخواد ، بهانه میاره
اصرار نکن اگه نمیخواد معطلشم نمون
بلاتکلیفی خیلی بده بگو تکلیفمو روشن کن یا بیا جلو یا برای همیشه برو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
