خانومای خانه دار که بچه کوچیک دارین و نمیشه سرکار رفت چیکار میکنین روزا حوصلتون سرنمیره؟ من که فقط دارم میگذرونم با یه بچه هفت ماهه خیلی احساس بدی دارم حس ناکافی بودن که هیچی نشدم 🥲
منم پسرمکلاس دوم دخترم یسال ونیم خودم دانشجو ارشد بشدت وسواس کار خونه دلممیخواد همه حا برق بزنه کمال گرا بخدا داخل کابینتا تمیزه ها انقد متنفذم حس میکنم همجا کثیف اللن از شدت کمردرد نتونستم راه برمی سختی دراز کشیدم ولی از خودممتنفرممممم فقط حسرت همه چی میخورم حسناکافی بودن دارم حس میکنم مادر افتضاحیییییم همش دعوا میکنم با بچه ها درس از اولترمنخوندم دوست داشتم شروع کنمبراازمون حتی سمتش نرفتم اصن وقت نمیکنم 😭😭
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
منم پسرمکلاس دوم دخترم یسال ونیم خودم دانشجو ارشد بشدت وسواس کار خونه دلممیخواد همه حا برق بزنه کمال ...
دست رو دلم نذار که خونه 🥲من که تاپا میشم کارامو انجام بدم دخترم دنبالم گریه میکنه ولی به هرسختی انجام میدم یه قابلمه تو سینک باشه روانم بهم میخوره ازیه طرفم همش خونم فک میکنم دنیا به اخر رسیده😭