تعمیرات داشتیم چند روز بعد پسرش امد کمک بعد پسره دانشجو بود گف شما زبانت خوبه گفتم اره گف امتحانم انلاینه کمکم کن بعد قبل اینکه پسره بیاد باباش سنمو پرسیدو به مامانم گف وقتشه ک دیگه دخترتم بره بعد پسرش اومد شنیدم ب پسرش گفت دختره ۲۰سالشه ها و اینا و بعد دیدم پسره زیر زیری نکاه میکرد پسره گف چجوری کانکت شیم برا زبان گفتم نمیدونم بعد گفتم خب شماره بدین پیام میدم خلاصه پسره ک رف من پیام دادم که زبان هروقت بود بم بگو اونم گف باشه و چخبر تعزیف کن یکم صحبت کردیم تا فردا پیام داد صبحت بخیر منم گفتم صبح بخیر بعد عصرش نوشتم خسته نباشی چون سرکار بوددبعد جواب نداد گفتم چیزی شده گف حس بد گرفتم من برا زبان گفتم باهم صحبت کنیم و اینا یهووو دیگه جواب نداد انگار بدش اومد بعد راستی بچه ها پسره مذهبیه نماز میخونه و اینا
دیدی چند وقت پراز ناامیدی میشی. بعد یه دفعه یه خوشحالی میاد تو دلت (اون خداست...) ........ وقتی در تاپیکی شرکت میکنم لطفا زیر من ریپ نزن اصلا خوشم نمیاد.. چون پیام من برای صاحب تاپیک هست ن توی هرنخود آش 😏... اصلا از آدمایی یهو میپرن ب ادم خوشم نمیاد.. سعی کن وقتی بامن صحبت میکنی حدتو نگه داری 🌷
چ کاریه ک اول شما شماره خواستین و پیام دادین؟بعد هم پیگیر صب و شبش بودین.متاسفانه خیلی خودتو سبک کردی.
حجابیعنی زنده باد عشق ❤️(( از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگی اش.(امام موسی صدر)))