nanazzzzh مدیر استارتر عضویت: 1399/12/25 تعداد پست: 1804 عنوان بعد3سال برادرشوهرموجاریم امدن خونمون با احترام دعوت کردم مادرشوهرم بی ادبی کرد بهم 540 بازدید | 31 پست وقتی امدن گفتم خوش امدین چ عجبی بفرمایید مادرشوهرم برگشت بهم گفت دختر چقدر زبونت دراز شده! شما جای من مهمان تو خونم بودن تازه رسیدن چی میگفتم؟ ولی تو دلم مونده حتما بهش گله میکنم دیروز | 22:21 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
شاهدخت_آتلانتیس عضویت: 1403/04/12 تعداد پست: 3950 یعنی چی؟ همینجوری از راه نرسیده گفت زبونت دراز شده؟! با حالت بد گفت یا شوخی تنها تلاشم روی خودمو و هدفامه 💫🦋
nanazzzzh مدیر استارتر عضویت: 1399/12/25 تعداد پست: 1804 با شوخی و خنده گفت؟؟؟ بله داشت لباسشو درمیاورد بشینه منم سینی شربت تو دستم بود هیچی بهش نگفتم
selenta عضویت: 1401/08/10 تعداد پست: 4060 من بودم نمیگفتم چه عجب . انگار خودتوکوچیککردی مخصوصا که مادرشوهرتم تیکه انداخته الان جاریت فشنگ دلش خنک شده
nanazzzzh مدیر استارتر عضویت: 1399/12/25 تعداد پست: 1804 یعنی چی؟ همینجوری از راه نرسیده گفت زبونت دراز شده؟! با حالت بد گفت یا شوخی مثلا شوخی بارها گفتم از این شوخیای بیحا خوشم نمیاد زورش امد ب پسرشو عروسش گفتم چ عجبی
nanazzzzh مدیر استارتر عضویت: 1399/12/25 تعداد پست: 1804 من بودم نمیگفتم چه عجب . انگار خودتوکوچیککردی مخصوصا که مادرشوهرتم تیکه انداخته الان جاریت فشنگ دلش ... واسه همین میخوام گله کنم من با کلی احترام دعوت کردم
nanazzzzh مدیر استارتر عضویت: 1399/12/25 تعداد پست: 1804 خب بعدش چی شد چیزی نگفتی کار دیگه ای نکرد خودشو زد ب اون راه پاشد در قابلمه هارو باز کرد گفت چی پختی برامون