😭
خواهرم ده سال ازدواج کرده کلا از بچگی و تو دوران ازدواجش میدیدم بهم بدجنسی داره
شوهرش عاشقش بود خیلی پسر خوبی بود من در جریانم از همون سن پایین عاشق شد و باهم دوست شدن یه مدت قبل از نامزدی سرد شدن نمیدونم چرا و بعد خواهرم بهش خیانت کرد دوبار یعنی راحت با یکی حرف زد و با یکی دیگم میخواست حتی ازدواج کنه
که دیگه با شوهرش ازدواج کرد
و خوب بودن باهم شوهرش تاجایی که داشت براش کم نمیذاشت وضعشونم خوب بود و بخاطر کرونا یه مدت وضعشون ضعیف شد
و بعد من دیدم شوهرش رفته وسایلشو برده اصلا نفهمیدم چرا و حقیقتو بهم گفت بعد تا چندماه خواهرم صداشو در نیاورد همه بشوهرش حرف میزدن
و رفته بود مسافرت با دوستش اونجا با یه آقا حرف زده بود شماره داده بودن با حدود ۲۰۰تا پیام تلگرام و اولش شوهرش بخشید ولی این باز بهش پیام داده بود تولدشو تبریک گفته بود🫥بعد میگه من خیانت نکردم
من ازش متنفرم چطوری تونسته حتی یه پیام بده😭 باورم نمیشه از وقتی فهمیدم خیلی شوک بهم وارد شد
بعد اومده خونمون خوشحاله با من رقابت میکنه فک کرده من الکی گفتم ازدواج نمیکنم خیلی خوشم الان جامونده همیشه ازم تقلید میکرد الانم اینجوریه کوچیکترین چیز هم ازم ببینه تقلید میکنه بعد یه کاری کرده همه رو کشونده سمتش و کلا از پدر مادرم سواستفاده میکرد
من اصلا نمیخوام همچین کسی بهم نسبت داده بشه همه دنبال یه ذره عشق پاکن اونوقت این........
از وقتی اومده خیلی حالم بده کلی اتفاق بد برام افتاده حس سنگینی و خفگی دارم انرژیشو نمیتونم تحمل کنم همه چیزمو چشم میدوزه تقلید میکنه علاوه بر ذاتش.
ممکنه بخاطر حضور این بوده که کلی سنگینی برام پیش اومده؟