شوهرم ادمه خیلی خوبیه جونشم واسم میده ولی غصه م اینه که در اینده عوض شع چون کلا دو سه ساله میشناسمش و چند ماهه که ازدواج کردیم بعد میبینم اطرافیان میگن بعد از پونزده سال شوهرشون خیانت کرده اذیت کرده و فلان میترسم که نکنه شوهر منم بعد از بیست سال تغییر کنه .
اره دقیقا درامد تدریس خیلی مسخره ست اینم از سر بیکاری میرم البته علاقه ی شدید به تدریس دارم ولی با پول درست نه این وضع اگه ازمون استخدامیا رو ردم نمیکردن دوس داشتم معلمی رو چون استخدام رسمی حداقل یه پولی در میاره .
چون دیگه شغل تو شهرمون نیست یا باید از اول یه سری مهارت دیگه یاد بگیرم یا همینو فعلا بچسبم .
انلاین شاپم خوراکی بود ، خوراکی های مغازه شوهرمو میفروختم که دیگه بیخیال شدم .
هر از گاهی زبان خصوصی درس میدم ، مدرک مربیگری زبان تی تی سی دارم ، مدرک فنی حرفه ای مربیگری نقاشی هم دارم . هر کار دیگه ای بخوام شروع کنم باید یا سرمایه ی زیاد داشته باشم جنس بخرم یا اینکه برم از اول یه کار جدید یاد بگیرم که نمیشه ، من استعدادم تو هنر ، زبان ، تدریس ، درس و علمه . فقط چون علاقه ای به رشته های پزشکی نداشتم و ازمون استخدامی هم قبول نشدم اینه وضعیتم .
بعد دیگرانی که شغل ازاد دارن و نصفه نصفه منم درس نخوندن الان تو سر من کوبیده میشن .زندگیمو با درس خوندن باختم انگار ببین به زبان انگلیسی و اسپانیایی مسلطم ، لیسانس مهندسی دارم و الان دانشجو ارشد زبانم . به همه ی تکنیک های نقاشی مسلطم ، اما نصف یه کارگر افغانی هم نمیتونم پول در بیارم .