زنداداشم خیانت کرد انداخت گردن من یک بار چندبار
هرچی بهش گفتم وب خونوادم گفت
بین منو مادرم همیشه دعوا انداخت
همیشه پرتوقع و عوضی وحسوده
برادرمم یه ادم پرتوقع عوضیه از زمین وزمان انتظارداره
بخاطر چرندیات زنش منک اونموقع۱۴ سالم بود وزد
بدترین توهینارو بهم کرد