بالاخره بعد شش سال اراده کردم و به قصد طلاق اومدم خونه مامانم

عزیزم دختر خاله منم همین شد یکی از کاربرای سایت هم اینجا بش گفته بودن طلاق بگیر طلاق گرفته بود بشدت پشیمان بود آخه خبری نیست بعدش که با وضعیت مردای الان

باردار شده که پسره رو اذیت کنه دیگه

بره خونه پدرش و اون بدبخت هم هر روز بیاد پشت در خونشون بخاطر اون طفل معصوم ،از این ترفندها زیاد دیدم

کسی که شوهرشو نمیخاد مگه این مدلی رفتار میکنه

نمیخام تهمت بزنم اما گمون میکنم کسی دیگه رو دوست داشتی یا داری،هرکسی از بیرون راهنمایت میکنه واسه بهم زدن زندگیت بدون دوستت نیست،مشخص هست کسی داره خیلی همسرتو بدتر از اون چیزی که هست جلوه میده و از احساسات نصبت به همسرت سواستفاده میکنه،

ببين طلاق اصلا چيز بدي نيست، من جدا شدم و بسيار هم از تصميمم راضي ام

منتهي مثل اسي نبودم

من ١٥ سال تحمل كردم و وقتي ديگه به آخر خط رسيدم و ديدم از اين مرد براي من شوهر نميشه، جدا شدم و دارم با دخترم زندگيمو ميكنم

اما اسي خيلي خيلي كم عقله، براي ايشون چه بمونه چه بره يكيه به نظر من

اینا به هوای بهتر طلاق میگیرن....همونی هم که دارن از دست میدن....

واقعا متاسفم براش

و براي اون آقا خيلي ناراحتم، من كلا از مردجماعت بيزارم، اما اينجا به نظرم استثناعا به آقا خيلي بد ظلم شده

براي همين ميگيم نريد و با دختربچه ازدواج نكنيد!!!!!!

تقصیر همسرته سیاست نداره وگرنه الان عاشقش بودی

چقدر سرزنشش کردین اسی رو

به نظرمن اول باید تکلیفت با خودت روشن کنی....بعد بری سرموضوع طلاق ...اسی اگه شوهرش نمی خواست ۶ سال وقت داشت نه الان که بچه داره......

اتفاقا دوست منم بعد ۱۰ سال طلاق گرفت و بعدش یه ازدواج موفق کرد و الان بهترین زندگی رو داره حتی بایه پسر خونه به اصطلاح ازدواج کرد و الان آدم موفقی هست....ولی تو ده سال اصلا بچه دار نشد...ولی الان از این شوهرش یه دختر داره

۲۴ سال دختر بچه هست ؟؟

نه عزیزم خودش رو به بچگی زده

اره ببین چقدر بده اگه نیش زبون زهریشو کوتاه میکرد به این روز نمیفتاد. ادم بلاخره خوبه یه سایه ای بالا سرش باشه اونم شوهرش تازه ازش بچه هم داشته باشه. هر چی هم باشه بهتر از الانش بود

من تا فهمیدم همسرم مشکل داره نذاشتم بچه دار شم اصلا

وافعا نمیدکنم بعضیا انقددددد داخل نعمت هستن چرا انقد ناشکری میکنن

دوسش ندارم ازش خوشم نمیاد

نترس ماهایی که با عشق و چندین سال باهم بودن بهم دیگه رسیدیم الان همون حس تورو بهم دیگه داریم دوس داشتنی دیگه این وسط نیست فقط از روی وظیفه و گذران زندگی باهم بودیم حالا مشکلات خودشو خانوادش بماند

شوهر من مثلااااااا عاشق من بود الان چشم دیدن همدیگه رو نداریم من دو ساله ازش خواستمم به زبون هم اووردم که قدر نوک سوزن یکم بهم توجه کنه اونم دستش درد نکنه اصلا بهم حرفم گوش نمیکنه که بفهمه چه مشکلی دارم

سعی کن خوبیهاشو ببینی

هررررر مردی نمیاد زنی که بچه داره رو بخواد یا دوسش داشته باشه

اگرم ازدواج کنی با یه مرد مثلا مجرد آخرش میشی مثل فامیل ما که مرده با بچه زنه کنار نمیومد آخرش از اونم طلاق گرفت

چون از اولش تو مغزت انداختی که ازش خوشت نمیاد الانم طرز فکرت همونه

دختر عمویه منکه زندگی داشت همه ماها حسودی زندگیشو میکردیم پول عشق مسافرت لباس طلا جواهر همهههههه چی

گفت از شوهرم خوشم نمیاد به این بهونه طلاق گرفت

رفت زن یکی از فامیلاشون شد پسره هرررر روز می.ری.نه هیکلش بمااااند باید ننه بابایه طرفم نگه داره پرستاری کنه

از اون که بهتر نمیتونی شوهر کنی

والا ما که با عشق ازدواج کردیم آخرش نمیخواییم بهم دیگه نگا کنیم همیشه میگن با کسی ازدواج نکن که دوسش داری با کسی ازدواج کن که دوست داره تا بپرستت

شایدم خدا داره اونو عاقبت بخیر میکنه که از تو جدا شه شاید شوهر یکی شد که قدرشو بدونه

عاقلانه ترین کار 👏

دختر خاله منم عین چی پشیمون هست میگه حاضر بودم ببخشی فلان جاشو بشورم تا متو ببخشه زبون دراز فحاش الان شده عین موش سن بالا بیمار افسرده بدون خانواده