خداشفات بده خوشی زده زیر دلت نمیدونی ک مطلقه بودن چقدسخته تواین جامعه پراز گرگ منی ک ۱۳سال ازش کوچیکترم باید بگم کودک همسری و شوگرکردم لابد؟
تواگ نمیخاسیش توخاستگاری میگفتی یا عقد نمیکردی یابچه دارنمیشدی انیدوارم اون مرد سر عقل بیاد نخاد منت توروبکشه دیگه
لعنت به ذاتت که گذاشتی بچه دار بشید همون اول تمامش میکردی جیگرم میسوزه برا اون بچه که بی پدر بزرگ میشه دو روز دیگه تو هم میری دنبال عشق جدید و بیچاره آواره این بچه
مطمئن باش بعدا با یکی دیگه ازدواج میکنی همین بلا رو سرت میاره.
تو خوشی زده زیر دلت...
واقعا زندگی تو آرزوی خیلیاس.
چرا خدا زندگی خوبی ک بهت داده قدرشو نمیدونی؟
دنبال چی هستی؟مرد زن باز بی.شرف میخای؟
قصاوت نکنیم و خودمون رو بزاریم جای کسی که مشکلات داره و نمیتونه مدیریتش کنه و شوهرش هم بدتر از همه
درد این خانم هرشب رابطه داشتن به زور و بی میل بودن خودشه
من میدونم چرا بچه دار شده فکر کرده با بچه شوهرش دست از هرشب رابطه داشتن برمیداره که شوهرش نفهم تر این حرف هاست اصلا درک نمیکنه که رابطه هرشب اونم با بی میلی و درک نکردن طرف آدم رو متنفر میکنه حالا فکر کن اسی از طرف هم خوشش نمیاد
مردها یا از این طرف بوم میفتن یا اون طرف بوم حدواسط ندارن
من خودم همین مشکل هر شب رابطه داشتن رو دارم میفهمم چقدر سخته اصلا ی شب هایی آدم دوست نداره رابطه داشته باشه اینجوری میشه که طرف سرد و سردتر از طرفش میشه
دوستان شما برید تاپیک سوم اسی تو صفحه اولشو بخونید مخصوصا ده صفحه اخر رو تا متوجه شید این بنده خدا چقدر اذیت میشه
شاید الان دوست نداشته اینجا بگه ولی متاسفانه در بعضی مسائل همسرش اذیتش می کنه حتی یه جا گفته همسرش هیچ جا دوست نداره اسی گریه کنه مگر موقع رابطه
