خانما ما رفته بودیم مکه
اومدیم پدرم و پدر شوهرم یکی ولیمه داد یکی قربونی
بعد خواهر شوهرام و برادرشوهرم کادو شونو مستقیم دادن به پدر شوهرم به ما ندادن سراینکه اون هزینه ولیمه رو داد. بعد اصلا به من هیچ حرفی نزدن، که دادبم کادو یانه...
خیلی از رفتار خونواده شوهرم ناراحتم، پیشواز نیومدن(توقعی هم نداشتم) ولی یه زنگ هم نزدن گذاشتن همون رور ولیمه دیدنمون.
جاری و یکی از دومادای شوهرم اصلا محلم نذاشتن(من خیلی محترمانه باهاشون رفتار میکنم مشکلی باهم نداشتیم).
اینا به کنار بچه خواهرشوهرم برا من آدم شده😏
عزیزم مکه بودی شکا؟
ما از فرودگاه مستقیم رفتیم خونه مادرم از اول هم قرار بر همین بود،مادرشوهرم گفته بود من جاندارم برین همون جا قربونی کنین، بعد پسر خواهرشوهرم هی تیکه مینداخت که چرا اول رفتین اونجا، به من محل نمیداد
برای مراسم خودشون هم یه جوری همینطوری باش
اوه بچه خواهرشوهرم زبون دراورده بود ،شکر خدا مهاجرت کرد
تو هم سوغاتی نده
چه پدرشوهر دست و دلبازی .
شما باشین ناراحت میشین؟ حق ندارم من؟
حداقل الان که از سفر حج برگشتین بیخیال این حرفا بشین
حق داری
ادم حسابت نکردن آدم حسابشون نکن
زندگی ادامه داره وقت تلافی تو هم میرسه صبر داشته باش
اونام سوختن که تو رفتی مکه
از بس حسودن
من فکر میکردم آدمی که میره مکه دلش رو از اینجور حرفها پاک میکنه دنیا رو رها کرده دنبال پر کردن توشه آخرت از اعمال ثواب هست
نه لینکه از مکه بیاین هنوز دنبال اینجور بحثهای بی ارزش باشین بزار چند وقت از سفر روحانی مکه بگذره بعد برو دنبال این حرفها
زیارت قبول، دیگه از مکه اومدی غیبت نکن عزیزم ولشون کن، دعا کن ایشاله قسمت اونا هم بشه.
