تصمیمو گرفتم باهاشم صحبت کردم واقعا توان ندارم خیلی اذیتم میکنه فک میکنه چون کار میکنه باید من خفه شم هرچی میگه هرکاری میکنه یا کتکم بزنه
خانواده م اصلا پشتم نیستن بیشتر نمک رو زخمن
میخوام توافقی جدا بشم برم خوابگاه زندگی کنم سرکار برم خدا بزرگه دیگه نمیتونم بی محبتی ندیده گرفتنو تحمل کنم