آخ آره بذار تعریف کنم
دختر داییم تازه شوهر کرده بود خواهر شوهر و مادر شوهرش سالها تناسب اندام کار می کردن مربی بودن
وقتی دخترداییم عروسشون شد اینم آوردن توی راه
حالا تا اینجا که خیلی هم خوب مبارکه
ولی از اونجایی رفت روی مخم که زنداییم می خواست از همه ایراد بگیره: تو چاقی تو لاغری تو صورتت پره تو باید بری ورزش کنی و... 😐
منم اون موقع کنکوری بودم و اضافه وزن داشتم
بهم گفت: تو خیلیییی چاق شدی حواست به خودت باشه
منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم: زندایی جون خودمون توی خونه آینه داریما ... درضمن من عاشق بدنمم ... خودم راضیم
اینو میگی بادش خوابید البته حالا چندسال گذشته اندامم از خودش و دخترش خیلی بهتره مدام بهشون میگم مراقب باشید چاقی انواع بیماری ها رو در پیش داره 🤣