خانواده هم خیلی مهمه و منم دقیقا مثل شما شدم و همسرمو قبول کردم چون حس کردم واقعا عاشقمه
ولی بعدش از دماغم دراومد بااینکه خیلی سرتر بودم ولی تو اون خونه مریض شدم و داروی اعصاب و بعد ۱۴سال هنوز مریضم
بااینکه الان زندگیم بهشته ولی حالم از خانوادش بهم میخوره کاش هیچوقت نمیدیدمشون
شما اشتباه کردی الانم اگه میبینی شوهرت حرص داره جداشو
ولی اینو بهت بگم هیچوقت هیچ مادرسوهری خوشش نمیاد عروسش بگه خانوادم کمک پسرت کردن
براشون کسره