کاش اینطوری بود وقتی میریم خونه مامان باباش شوهرم میره بیرون میگرده منو میزاره اونجا منم با هیچکس صمیمی نیستم اهل صحبت کردن هم نیستم ساعتها انقد دیر میگذرن برام تا برگرده خب تو که میخوای فقط برا خواب برگردی دیگه چرا منو میبری 🥴😂
مرا عهدیست با ماهی ؛ که آن ماه آنِ من باشد / مرا قولیست با جانان ؛ که جانان جانِ من باشد 🫂♥️ .خیاطم🥹🪡🧵
اتفاقا از یک هفته پیش غصه دارم که این جمعه دعوتیم خونه ی خواخرشوهرم. شوهرم اونجا منو دیگه یادش میره البته الانم همچین یام نیست ولی اونجا چون برادرشوهرم خیلی هوای زنشو داره من احساس تنهایی میکنم
دوبار نری باهاش میفهمه باید چیکار کنه ببین بهش یاد بده بگو با مهربانی همه چیو بهش بگو از قبل بگو مثلا کنار من بشین سر سفره پیشم بشین خورشت جلوم بزار میوه برام بزار اول من بعد بقیه و...