بچها من تقریبا ی سال بایکی بودم اولین رابطم واقن حالا وابسته شدم. دختر سردی بودم ب کسی دل نمیدادم اما انگار طلسممم کردن طرف اجتنبابی بداخلاق بدهن عصبی ب هربهانه ای هر یک ماه میرفت از بودنم خاطر جم بود من ساده وابسته برمیگشت قبولش میکردم ۶بار رفت اومد تااخرین بار خودم انقد فشار روم بود کات کردم تورابطه هم حس خوب نمیداد اما من انقد صدمو گزاشتم دلم برا خودم میسوزه چجوری میدید محبتامو و این کارارو مبکرد خلاصه خیلی عشقمو نشونش دادم وهمجوره جلو چششو نگرف تااینکه اخرین بار ک خودم رفتم حوصله سرد گرم شدنش بیخبر گزاشتنش بی محبتی هاش نداشتم هی صدمیزاشتم شاید بفهمه اما بدتر میشد ی شب باهام خوب بود صبش خشک صبخیر میگف
بعد رفتنم این سری و زود رفت با یک دختره مطلقه چون میشناختم طرفو قبلا باهاش چت میکرده رفت ک من بسوزم ۵سال از خودش بزرگ تره دختره بچه داره خودش ۲۱سالشه بنظرتون این ادم بازم برمیگرده ؟دلم میخاد یکبار دیگ برگردم عقب فقط محکم باشم جلوش من برینم بهش؟؟؟
همش فکر میکنم مگ من چیکا کردم ک انقد سردی میکرد من پولامو جمع میکردم ب عنوان ی دختر ک براتولدش چیز خوب بخرم اما ........اینا بخشی از کاراییه ک کردم هروقت رفت و اومد بودم اتقد میخاستمش ک حد نداش
فقط بیاد دلم میخاد تنها ک موند مث بقیه وقتا بیاد ایندفع محکم واستم جلوش برینم بهش
