2777
2789

سه تا برادر شوهر دارم. بزرگه باهاشون قطع رابطس، بعدی ازدواج نکرده، اون یکی هم که ازدواج کرده طبقه ی بالای اینا میشینن. یه خونه ی دو طبقه اجاره کردن. موقعیتشم خوب نیست، دوووره خیلی. و همش مادر شوهرم به شوهره من غر میزنه که یک خونه ی بهتر پیدا کن برامون. حالا این هفته دیدم برادرشوهرم داشت میگفت یه خونه ی سه طبقه باید پیدا کنیم هر کدوم بریم یه طبقه ولی پیش هم باشیم. شوهر منم گفت آره فکر خوبیه! الان من شدم مثل اسفند رو آتیش. کلا منو شوهرم تفاوت فرهنگ خانواده هامونم زمین تا آسمونه. اونا سنتی ما نه

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

اووو گفت اره همین فردا ک نگرفت ولی از الان اتمام حجت کن بگو نمیام بفکر نباش

اونام غر زدن بگو ماشالله پسرتون خونش اینجاست مرد گنده خودش پیدا کنه

شازده کوچولو:وفاداری یعنی چه؟  روباه:یعنی اگ توی سیارت یک گل دیگه بود تو عاشق گل خودت باشی   لطفا لایک نکنید
اووو گفت اره همین فردا ک نگرفت ولی از الان اتمام حجت کن بگو نمیام بفکر نباش اونام غر زدن بگو ماشالله ...

کلا شوهرم نور چشم مادر شوهرمه. روی همهههه چیز فقط با شوهر من حساب باز میکنه. چون مهربونه جربزه دارم هست. و داااائم قصد دارن ما رو هم بکشونن جایی که همه با هم باشیم. اون اوایلم مادر شوهرم میگفت باید اخرش پول بذاریم یه خونه سه طبقه بسازیم ماها با هم باشیم. یعنی اون پسر بزرگه که عملا حذف شده. پسر مجردشم دست به سیاه سفید نمیزنه. گیر داده به ما. اونا هم که باهاش زندگی میکنن مثل خودشون هستن.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز