حیوون خونگی نگیر بدجور وابستگی میاره خدای نکرده اونم از دست بدی بدتر افسرده میشی خودتو با کاری مشغول کن
(لطفا عکس پروفایلم و امضام کپی نشه ممنونم🙏🏻)من از ساختمان قلب خود در شگفتم♥️…که چون سنگ مقاوم و گاهی چون شیشه شکننده است…طوفان حوادث مرا تکان نمیدهد…ولی از یک نسیم ملایم محبت به خود میلرزم…🍃🍃🍃 🧚🏻♀️🧚🏻♀️🧚🏻♀️ اسمم معصومه نیست متولد67 نیستم…🌸
به نظرم اگه شرایطش و داری مرغ تخم گذار بگیر خیلی خوبه هم برای خودت هم برای توی خونه برکته و اینم بگم منمدو تا مرغ عشق گرفته بودم بعدش باردار شدم یکی از مرغ عشقا فرار کرد بچم سقط شد بعد سه سال اقدام باردار شده بودم بعد 6 ماه از سقطم دوتا مرغ تخم گذار گرفتم دوماه بعدش باردار شدم و تا الانم که بچم نه ماهشه دارمشون
نشد برای عشقمون برای این دیوانه ات سفر کنی نشد یه بار به حال من به حال این ویرانه ات نظر کنی نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان تورا به جان من بمان نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیاتورا به جان من بیا نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا تورا به جان من بیا ای گل گلدان قلبم رفتنت بی خانه ام کرد ای غم درد سینه مانده دوری ات دیوانه ام کرد همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران
من از وقتی که مرغارو آوردم واقعا برکتشونو تو زندگیم حس میکنم قشنگ خیلی خوبه حالا خودتم تحقیق کن دربارش اگه دوست داشتی بگیر
نشد برای عشقمون برای این دیوانه ات سفر کنی نشد یه بار به حال من به حال این ویرانه ات نظر کنی نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان تورا به جان من بمان نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیاتورا به جان من بیا نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا تورا به جان من بیا ای گل گلدان قلبم رفتنت بی خانه ام کرد ای غم درد سینه مانده دوری ات دیوانه ام کرد همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران