خواهر هنوز عقد نکرده خاستگارش مریض شده سرماخورده
مامانم یکسره زنگ میزنه حالشو میپرسه از صب عصبی بود با ماها بد حرف میزد سر این قضیه میگف میترسم دامادم چیزیش بشه مریضیش خیلی طول کشید
شوهرم میگه من تا ارنج دستمو عسل کردم مامانت گاز گرف ب من اهمیت نمیده اون هنوز نیومده فلان😐نمیدونم ب مامانم تذکر بدم؟اخه چند بارم گفته ب من فلانی از شوهر تو بهتر و قشنگتره
حالا من بدم نمیاد میگم اولشه ذوق دارن ولی شوهرمم کم خوبی نکرده بهشون
کل خونشونو بازسازی کرده کابینت زده و....