2777
2789

تاپیک های قهر الانو دیدم یادم افتاد

مامانم چند بار قهر کرد رفت خونه پدربزرگم بعد همزمان که قهر بود تلفنی با بابام در ارتباط بود ، با هم میرفتن شهر دیگه خرید ،بازار بعد باز برمیگشت خونه پدربزرگم به قهرش ادامه بده =[[[

در واقع منو داداشم انگار رفته بودیم قهر

خیلی بامزه بود

خدا یا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

پدر مادرا همینن

فقط بلدن روح و روان بچه ها رو نابود کنن

(👰‍♀💍)از کاربران نی نی سایت درس های زیادی گرفتم یاد گرفتم طرز فکر همه انسان ها شبیه من نیست و همه آدمها با اعتقادات خودشان زندگی کنند پس از هرکسی انتظار هر‌گونه رفتاری را داشته باشم❤️به هیچکس اعتماد نکنم شاید متشخص ترین افراد فیکی بیش نباشند❤️احترامم نسبت به افراد را به شعورشان گره بزنم❤️بیش از حد با کسی بحث نکنم چون آرامش خودم از بین خواهد رفت❤️آدمهای بی ادب و عقده ایی را درک کنم شاید گذشته تلخی آنها را به اینجا رسانده❤️

درستش همینه🤭😅

بابام زنگ میزد میگفت فردا میخوای چه صبحانه ای ببری سر کار؟ میای الان بریم فلان جا

مامانمم میگفت آره بیا

خدا یا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
بابام زنگ میزد میگفت فردا میخوای چه صبحانه ای ببری سر کار؟ میای الان بریم فلان جامامانمم میگفت آره ب ...

ای جان چه بامزه بودن

‏من تو زندگی هیچکس دائمی نیستم اما بهترین آدم موقتیم که میتونی ببینی

احتمالا وسط خریداش پدرت رو هم جریمه میکرده😂

فقط خرید نمیرفتند

صبح هل هر دو سرکار بودن (لازمه بگم بابام میومد میبرد ۸۰ درصد) بعد از ظهر ها بیرون دیگه شب نخود نخود هرکی رود خانه مادر خود

خدا یا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
فک کنم مامانت میرفته چند روز استراحت این اسمش قهر نیستا 😅😅منم دلم قهر اینجوری میخواد

نه جدی جدی شاکی بود =(

خواستید برید استراحت به اسم همون استراحت برید الکی با اسم قهر به خودتون و بچه ها استرس ندید

البته مامانم بعدا سنش رفت بالا ، بلاک میکرد

خدا یا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
وا این قهر نبودا حتما همینجوری میرفت چند روز پیش باباش باشه

نه جدی شاکی میرفت

خیلیم شاکی

ولی صبح باهم میرفتن سرکار بعدازظهر بازار شبم هرکی میرفت خونه خودش

خدا یا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز