تو خوابگاهم برای فورجه ها میتونم برم خونه ولی نمیرم یکماه میشه تقریبا راستش این مدت آنقدر تنها بودم آنقدر عذاب کشیدم از وقتی 4ترمه که اینجام که دیگه برام فرقی نداره دلتنگ هم نیستم خودشون این زندگی گوه رو برای من ساختن من به مادرم گفتم منو شوهر بده نیام دانشگاه خودش خواست من بیام اینجا به جای تو خونش جای داماد خوشگل و چشم رنگیش باشه تموم شب یلداو روز مادر و پدر و همه ی اینا رو به تنهایی وسکوت بگذرونن درسمم تموم کنم دیگه ازدواج نمیکنم و حتی خونه نمیرم میرم یکی از شهرهای محروم سیستان همونجا کار میکنم مامایی میخونم احتمال تنها جایی که بشه کار کرد با این رشته همینه خودشون سرنوشت منو تلخ کردن منم همین کارو باهاشون میکنم حسرت عروسی و دیدن من و با خودشون به گور میبرن
حالا به زور شوهرت میدادن تاپیک میزدی میخوای بری دانشگاه
اینقدر ناشکری نکن والدینت صلاحت رو میخوان از خر شیطون بیا پایین ازدواج بچه بازی و خاله بازی نیست به موقعش باید پیش بیاد نمیتونی مجبوری زوری ازدواج رو جلو ببری که
اینجا نی نی سایته، اینجا بعضیا خرج روزانه شون، درامد ماهیانه خیلیامونه. اینجا حرف از بی عدالتی و ظلم علیه زنانه. اینجا نظرکرده زیاد داریم، اونایی که موکل دارن، حس ششم دارن، اونایی که خواب زیاد میبینن ولی نمیگن شب قبلش شام چی خوردن. اینجا نی نی سایته، جایی که از تنهایی بهش پناه میبریم، با هم حرف میزنیم، جر و بحث میکنیم، خیلیا اینجا زندگی میکنن، هویت دارن، دوستاشون اینجان. همه نوع ادمی هم اینجاست، کنکوری و غیر کنکوری و مجرد و متاهل و باردار و زائو و در شرف طلاق و طلاق گرفته و فیک و اصل و اصیل و فقیر و غنی. 🫂 ولی با هم مهربون باشیم ، چون شاید در دنیای واقعی، همه مان به همان چند کلمه ارامبخش نیاز داشته باشیم... الا بذکر الله تطمئن القلوب
عوض تشکر از مادرت داری اینارو میگی؟! شوهرا ریدن واسه زن و بچه شون، بشین درستو بخون شاغل بشی ،شوهر چش رنگی بور و قدبلند خوشگل که واسه ادم آرامش و اب ونون نمیشه.
آمدیم فردایی نبود آمدیم واین آخرین شعرم بود ...آنوقت چه؟؟میخواهی همین قدر دور بمانی.. همین قدر غریب همین قدر محال !؟راه بیفت و برگرد ...به فردا اعتمادی نیست !!
آمدیم فردایی نبود آمدیم واین آخرین شعرم بود ...آنوقت چه؟؟میخواهی همین قدر دور بمانی.. همین قدر غریب همین قدر محال !؟راه بیفت و برگرد ...به فردا اعتمادی نیست !!