اسم اوردن شوهردیگه چندشم میشه یک هفته پیش من کاشت ابروکردم مامانم راهش دور بود همش نگرانم بود از این مردیکه حالمو میپرسید و تا اینکه توراه بهم گفت مامانت یه تشکر ازمن نکرد فقط نگران حالت بود .داداشم وزنش اومدن خونه خواهرم درواقع منو خواهرم جاری هستیم تو یه ساختمون این مردیکه یه سر به داداشم نزد ابروی من پیش اونا رفت .بعد امروز تولد این کثافت بود مامانم دوبار بهش زنگ زد تلفن رو جواب نداد این مردیکه عوضی ...شما باشید چیکار میکنید ؟
محلش نده بابا به درک دادشت مبخواست این یارو رو شیاف کنه مگه با داشت و خواهرت میگفتی میخندیذی میپرسیدن هم واقعیتو بگو بزار بدونن داری سخت میگذرونی فردا پشتت وایستن بگو روان پریسه نمیدونم چشه نمیاد