من حدود سه سال هندوستان(پونا) زندگی کردم. چون پدر شوهرم هندیه اقامت اونجا رو ما و دوتا دخترام داریم. ولی متاسفانه خریت کردم و دوسال پیش به بهانه دلتنگی واسه خانوادم برگشتیم ایران و حالا کاملا پشیمونم😭 البته هنوزم میشه برگشت ولی شوهرم میگه دیگه با این دلار فعلا به خرجی ک باید بکنیم نمیارزه....الانم دخترام مدرسه سفارت هند توی تهران میرن که تا موقعیت گیر اومد برگردیم......
ای اهورا مزدا؛ دانای بزرگ هستی بخش...با دستهای برافراشته تو را نماز برده و خوشبختی کامل را خواستارم. (کاربر از سال ۸۹)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چاق نبودم اما بخاطر خوشتیپ تر شدن حاضر شدم از خوراکی های خوشمزه دست بکشم و فقط به هدفم فکر کنم وزن اولم ۵۷ بود و الان شدم ۵۰ خواستن توانستن است💪 آهای چاقالو باتوام یکم به خودت بیا😑 هرکی خواست شروع کنه بگه تا کمکش کنم ..دلم نمیخواد لاغر شدن واسه دوستام آرزو باشه😊درضمن!( چاقالو مزاح بودا ناراحت نشی دوستم😉)
همه حا بهتر از ایرانه ، ما پقتی داخل هستیم نمیفهمیم جه ظلمی در حقمون داره میشه اینجا پر از آلودگی ها ...
یکم فکر کنیم میبینیم کشورمون پر از امنیته حالا مسائل اقتصادی و.. آزاردهندست
چاق نبودم اما بخاطر خوشتیپ تر شدن حاضر شدم از خوراکی های خوشمزه دست بکشم و فقط به هدفم فکر کنم وزن اولم ۵۷ بود و الان شدم ۵۰ خواستن توانستن است💪 آهای چاقالو باتوام یکم به خودت بیا😑 هرکی خواست شروع کنه بگه تا کمکش کنم ..دلم نمیخواد لاغر شدن واسه دوستام آرزو باشه😊درضمن!( چاقالو مزاح بودا ناراحت نشی دوستم😉)
یکم فکر کنیم میبینیم کشورمون پر از امنیته حالا مسائل اقتصادی و.. آزاردهندست
وای توروخدا بگو چجوری وزم کم کردی باورزش یا داروی خاصی مصرف کردی عزیزم
🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...• جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷