پدرم نتونست بیاد خونه دختر تازه عروسش فوت کرد و تا آخر عمر حسرتش میمونه تو دلم🥲💜
هییییی کدوماشو بگم، عشقی که توزر از آب درومد، نداشتن پدر، نشخوارهای فکری، فکر های منفی ، هیییی بخوام بگم کتابی میشه
این که زود ازدواج کردم و دانشگاه نرفتم😢 بعد از ازدواج هم شروع کردم درس بخونم باردار که شدم شوهرم نذاشت ادامه بدم😢
دولتی قبول نشدم آزاد ام کسی سرزنشم نمیکنه ولی گاهی وقتا فک میکنی خوشحال نیستم بنظرم بزرگترین حسرتم روز های خوب نوجوونی زود میتونست عالی باشه
ب حرف مادرم زیادی گوش دادم
پدر خوب
حسرتی که هیچ راهی نداشته
تا الان دو تا نامزدی بهم زدم
الآنم بعد از یکسال و نیم زندگی مشترک دارم طلاق میگیرم
اولی نامزدی خیانت دیدم
دومی خسییییس بود و همش جنگ و دعوا بی احترامی خانواده ش به خانواده م
سومی هم که کلا انگار با دشمنم خونیم ازدواج کرده بودم
بزرگترین حسرت زندگیم تا الان داشتن یه رابطه عاطفی عالی هستش
خدا میدونه ۳۵ سالمه هیچی کم ندارم ، اما هنووووووز امیدوارم یه رابطه عالی رو تجربه کنم
یادآوریش حالم رو بد میکنه 😞
تو یه آدم بدرد نخور و لوزری
حتی اگه تمام موفقیتای دنیاهم بدست بیارم بازم حسرت موفقیت تو کنکور تو دلم میمونه...
سراغ هرکاری که میرم حتی اگه توش موفق بشمم باز یکی تو ذهنم میگه ولی کنکور قبول نشدی
ولی کنکور نشد
ولی تو هیچی نیستی...
خیلی بده خیلی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
