هر چی فکر میکنم یدونه خاطره خوب نداشتم
مثلا دوران دبیرستان بچه ها دستم میانداختند اسکلم میکردن 💔
رفتم دانشگاه بذترررر هم اتاقی ها به شدت اذیتم میکردن
هیچ کس باهام دوست نمیشد نهایت در حد سلام علیک از دید بقیه به شدت نچسب بودم
رفتم سرکار معلم شدم اونجا هم تنها
جز تنهایی از مدرسه مدیر رفت اداره بدگویی من و کرد اداره من و انداخت ی مدرسه روستایی با مدیر به شدت سختگیره و دانش آموز های شلوغ ....
تو خانواده که نگم هیچ ارزشی ندارم
عمیقاً
از ته قلبم دوست دارم بمیرم
برام دعا کنید لطفاً 💔🫂♥️