خسته شدم ، خانوادم هر هفته شمالن اکثرن اونجا زندگی میکنن ، منم میرم مدرسه ، هرکیم میگه بریم بیرون میگم نه
فقط خونه موندم درس میخونم 😐
مامانم انگار نه انگار کلا پی عشق و حال خودشههه
کلافه شدم واقعا ، افسردگی گرفتم بخدااا
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
😂😂من پتو برمیدارم عین دامن نگهمیدارم لباس عروس و ایرپاد تو گوش و شروع ب قر و ی عشوه هایی درمیاد ازم ک خودم خبردار نبودم ک همچین آدهایی هم بلد بودمو نمیدونستم😂🤧
😂😂من پتو برمیدارم عین دامن نگهمیدارم لباس عروس و ایرپاد تو گوش و شروع ب قر و ی عشوه هایی درمیاد از ...
اره دقیقا چقدر از خودم فیلم میگیرم 😂🙂
تنها استفادم از خونه خالی
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
اره والا ، کل زندگیم تنها بودم ، از بچگی تا الان😂🙂
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....
میدونی زندگیت فوبیای منه یعنی بین مرگ و تنهایی مرگو صددرصد انتخاب میکنم 🙂
خوب اگر راهی بود ، چه بسا منم مرگ رو به این زندگی ترجیح میدادم🙂
مرگ تورا چو داد،گردون خبرم ،خبرت نیست که یکباره چه امد به سرم...🖤 یکی هست تو قلبم ،هرشب واسه اون مینویسم و اون خوابه،یه کاغذ،یه خودکار،یه نامه که خیسه....🖤اون شب که تیکه تیکه شدنتو دیدم،هرچقدر دنبال اون آمبولانس دوییدم و نرسیدم،دیگه واسه رسیدن به هیچکس تلاش نکردم...یا اون روزی شبی که از شدت دلتنگی از خونه فرار کردم اومدم پیشت و سنگتو بوس کردم ....تو همتای من بودی،جفت من بودی ... سوگ تو تموم نمیشه،موقع خوندن نامه هات،دیدن یادگاریات،عروسکت،عکسات روی میز خاطره و رو جای جای دیوار،محله ی قدیمی،مدرسه قدیمی،غذاهای موردعلاقت... و کلی نانوشته های دیگه سوگتو تجدید میکنه... لعنت به کسایی که جدامون کردن،کسایی که باعث کشتنت شدن،اون شایعات،لعنت🖤🥀 سوگ تو جبران نمیشود حتی به گریه و شیون عمیق....