من جز کسایی بودم که قسم میخوردم شوهرم ذره ای به طلاهام چشم نداره
پارسال بعد ۵ سال زندگی پرسید الان گردنبندی که خریدی چند گرمه و چند ماه بعد که پول لازم داشت هر ساعت میگفت چرا الکی انداختی گردنت بده بفروشم وقتی لازم داریم و مجبور شدم بفروشم
دیگه به هیشکی نمیشه اعتماد کرد🤒