الهی که این مردذلیل بشه بمیره
مامانم بعد ماه ها اومده یکی دو روز بمونه خونمون
یه نوزاد دارم دلش واسه اون تنک شده بود
از وقتی که اومده بخدا یا بچمو نگه داشته یا تو کارا کمک کرده
مرغ و موز و سیب و خرمالو و خرما اینجور چیزا هم آورده
دو میلیون داده به بچه
شوهرم چونمون لونه موشه شب رفت خونه ننش خوابید
بچه هم کل شبو نخوابید تا ۶ صبح
مامانم همش ۱ یا ۲ ساعت خوابید
که وزغ خان تشریف آوردن هی میاد مثل وزغ زل میزنه به ما خب گورتو گم کن دیگه
بعدش هم بالشت پرت میکرد رو سر و صورت من که بیدار شو
نون نداشتیم گقتم بخر میگه دیروز میگفتی نخرید
خجالتم نکشید با یدونه بربری صبحونه آوردم
اصلا حیا نداره ازش متنفرم
هی بچه رو اذیت میکرد بیدارش کنه فقط یکی دوبار مامانم گفت تازه خوابیده بزار بخوابه
و یبار گفت روغن زیتون بخر شیرش مقوی بشه
شر اینا مثل شنر نگامون میکنه انشالله که بمیری مادر خراب
چجور ننه الدنگ تو تا لباس زیرم کار داره هیچی نمیگم
دیگه بیاد خونه محلش نمیزارم گورشو کم کنه لندهور
