۴۰ روزه زایمان کردم(دوقلو) یه زایمان پر از دردسر از خونریزی شدید بعدش تا عفونت و سردرد وحشتناک بگیر تا هر عوارضی که فکرش رو بکنید دچار شدم توی این ۴۰ روز خونه پدر و مادرم بودم و کلی اونها رو زحمت دادیم خونه خودم نسبت به پدر و مادرم یک ساعت فاصله اس و رفت و آمد سخته حالا میخوام برگردم خونه خودم اما پدر و مادر میگن نمیتونی از پس دو تا بچه بر بیای بچه ها هم الان تو اوج دوران کولیک و کریه های شبانه بی وقفه هستن. جای من بودید چیکار میکردید؟ همسرم هم دیر وقت میاد خونه و بچه داری بلد نیست شرایط پرستار گرفتن هم ندارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا بیشتر هم بمونی از خونه زندگیت سرد میشی، بدعادت میشی، همسرت ازت سرد میشه، آخه تا کی بمونی، بالاخره که یه روز باید برگردی خونت، برگرد کم کم کارها دستت میاد
شدی صاحب هر بند دلم 😍شدی روز و شبم ماه دلم 😍مهمون کوچولوی دلم خیلی خوش اومدی به زندگی مون🥺خدایا شکرت. خدایا خودت مواظب مسافر کوچولوم باش😍02/6/13 بیبی چکم مثبت شد😍. پسر کوچولو قشنگم داری داداش بزرگه میشی قربونت برم🥺🥺