ما یک همکار داریم تو بیمارستان ۴۰ سالشه
فوقالعاده خوشگله دقیقا یک سوپرمدل از همه لحاظ کامله خوشگلی الان ببینیش فکر میکنی یک سوپرمدل ۲۵ ساله است.
الانم سوپروایزر پرستاری هستن من چند سال که دوستی نصفه و نیمه باهاش دارم
برای همین چندبار شب تا صبح نشستیم درددل کردیم، حرف زدیم، ...
من میدونستم ۱۱ سال پیش پسرداییش عاشقش شده بود بعد عالم و آدم بهم ریخته بود و به اجبار ازدواج کرده با پسرداییش.در حالی که خودش یکی پسر دیگه رو دوست داشته بود و عاشق هم بودم.چندبار راجبش حرف زدیم
یکی دیگه از همکاران با این سوپروایزر بشدت رفیق صمیمی هستش از ۷ سالگی با هم دوستن
تا الان ۴۰ سالشونه
دیشب شیفت بودیم صحبت میکرد که
با این که یکی دیگه دوست داشته با اجبار با پسرداییش ازدواج کرده الان ۱۱ سال میگذره و هنوزم که هنوزه کوچکترین علاقه به شوهرش نداره و برای همین بچه دار نمیشه.. اما یکبار با این شرایط زندگیش حتی در حد یک چت تلفتی در این ۱۱ سال به شوهرش خیانت نکرده
با مرد دیگه حرف نزده حتی اونیکه سالها پیش عاشق هم بودن بارها بهش پیام داده و تماس گرفته جواب اونم نداده..
همیشه ام حرفش اینکه من چه به اجبار چه به اختیار الان یک خانم متاهل هستم و هیچ وقت اینقدر ارزون و بی ارزش نیستم اینقدر بی شرف نیستم که خودمو دست بقیه بدم برای لذت.
خلاصه طرف با این شرایطش خودش سوپرمدل و خوشگل
ازدواج اجباری ، جدا کردن از عشقش.۱۱ سال زندگی با کسی که هیچ علاقه بهش نداره.. شوهری که خیلی اذیتش میکنه بخاطر اخلاق تند و کمی شکاک بودنش
خیانت نمیکنه
بعد الان زن ها میبینی که مثل آب خوردن خیانت میکنن
حتی چند ماه بعد ازدواج
بعد میگی چرا ؟!
میگه ؛ عزیزم قضاوتم نکن تو نمیدونی تو زندگیم چه خبره ..
بعد اکثرا میری تو زندگیشان میبینی بخاطر ۲ تا دعوا زن و شوهری مرسوم و قهر چند ساعته تو همون چند ساعت قهر سریع رفته خیانت کرده