من عقدم و قبل اینکه اصلا با همسرم آشنا شم چون دو سه سال دوست بودیم و ازدواج کنیم یعنی اونموقع اصلا همسرمم نمیشناختم،با یه آقایی یه یکی دو هفته در ارتباط بودم تلفنی که البته با اصرار خیلی زیاد از سمتشون و کلا فقط یبار دیدمش اینم خونه مادربزرگم بودم منو رسوند خونه خودمون و فقط چند کلمه صحبت کردیم و بنظرم آدم مناسبی نیومد و دنبال رابطه درست و حسابی نبود و دیگه کلا ارتباطمو قطع کردم کلا شاید کمتر از دو هفته بود،الان که ازدواج کردم متوجه شدم یکی از دوستای همسرمه یعنی فالو دارن همدیگرو حالا صمیمی نیستن که برن و بیان ولی میشناسن همو،الان من حس بدی دارم بنظرتون اینجوری من آدم بدیم؟من عاشق همسرم و زندگیمم و اصلا جز همسرم چشمم کسی رو نمیبینه،یعنی بقیه دخترا قبل ازدواج هیچ آشنایی دیگه ای نداشتن؟بنظرتون بگم به همسرم؟حس بدی که دارم بنظرتون معقوله؟واقعا کار بدی میکنم؟
عزیزم ی وی بگم ب نظرمن که خدا خیلی مهربونه اصلا این دوست شوهرتو کاری میکنه جرئت نکنه جایی زبون باز کنه ، بعدم یا اصلا یادش نمیمونه وفراموش میکنه ....بیخیال شو .گذشته ها گذشته
سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....
عزیزم ی وی بگم ب نظرمن که خدا خیلی مهربونه اصلا این دوست شوهرتو کاری میکنه جرئت نکنه جایی زبون باز ک ...
اونکه بله میدونم آخه مثلا میخواد بگه یه هفته حرف میزدیم یا یبار دیدمش ...چی میخواد بگه،این آقا از اینایی بود که خونه مجردی داشت و من احساس کردم اصلا دنبال ازدواج و تعهد نیست بیشتر دنبال دختر بازیه و تمومش کردم
اونکه بله میدونم آخه مثلا میخواد بگه یه هفته حرف میزدیم یا یبار دیدمش ...چی میخواد بگه،این آقا از ای ...
خب دیگه ایشونم مثل ی خاستگارو درحد یه پیشنهاد بوده ....
از شخصیتش خوشت نیومده تموم شد و رفت ....بعدم خدا ادمهارو جوری اورده که نمیان بگن وای فلانی من بازنت یا شوهرت بودم چون میدونن شر میشه حتی برای خودشون ....اصلا موضوع مهمی نیست که ذهنتو درگیرش کردی
سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....
خب دیگه ایشونم مثل ی خاستگارو درحد یه پیشنهاد بوده ....از شخصیتش خوشت نیومده تموم شد و رفت ....بعدم ...
نه اصلا از اینکه همسرم بفهمه نمیترسم چون شده حتی به رودرروییشم اوکیم چون اصلا چیزی نبوده بیشتر به خودم حس بدی داشتم از این فکرا میکنم که حالا داره به ریش شوهرم میخنده میگه خبر نداره یکی دو هفته باهم حرف میزدیم😑😐حس بدی به خودم میگیرم
وای خدا خیرت بده بس که فکرای بیخود کردم از زندگیم موندم،الهی خیر ببینی
بله همینه دیدگاه اقایون با ما متفاوته ....حیف انرژیت که صرف اون کنی ....اون الان انقدر دوست دخترو گرفتاری داره که باور کن اصلا یادش نمیاد شما کی هستی و چیکار داری🤣
سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....