نه خداشاهده فقط کمتر از دو هفته تلفنی بوده بعدم یبار فقط خونه مادربزرگم بودم اصرار داشت همو ببینیم و از اونجا زسوندم خونه،که همونجا از حرفاش متوجه شدم دنبال چیزه دیگه ایه و پیجش پره دختر بود و گفت تنها زندگی میکنه و منم حسم بهش بد شد،البته اصلا پیشنهاد بدی به من ندادن من خودم حس بدی گرفتم و کمتر از دو هفته ارتباط قطع شد و دیگه نه ایشون از اونوقت خبری گرفت نه من
نه اصلا از اینکه همسرم بفهمه نمیترسم چون شده حتی به رودرروییشم اوکیم چون اصلا چیزی نبوده بیشتر به خودم حس بدی داشتم از این فکرا میکنم که حالا داره به ریش شوهرم میخنده میگه خبر نداره یکی دو هفته باهم حرف میزدیم😑😐حس بدی به خودم میگیرم
نه بابا این دوستی حساب نمیشه
بعد رایطه ای که میشه بگی اصلا وجود مداشته تو ذهن شوهرت حک میشه وخیلی بزرگتر از اون چیزی بوده ثبت میشه وممکنه حتی بیست سال دیگه به روت بیاره
نه اصلا از اینکه همسرم بفهمه نمیترسم چون شده حتی به رودرروییشم اوکیم چون اصلا چیزی نبوده بیشتر به خودم حس بدی داشتم از این فکرا میکنم که حالا داره به ریش شوهرم میخنده میگه خبر نداره یکی دو هفته باهم حرف میزدیم😑😐حس بدی به خودم داشتم بیشتر
وای دختر چقد بدشانسی 😁😀چجوری آشنا درومدن اخه
ولی عیب نداره اصلا به همسرت لزومی نداره چیزی بگی
یه حرف زدن ساده رو که با کسی بودن حساب نمیکنن
مردم ده سال به کسی رابطه کامل داره وقتی ازش میپرسن میزنه زیرش بعد شما چیزی که وجود نداشته رو میخوای بزرگ کنی
ساده بازی درنیاریاااا
گول مهربونی و درک مردها اوایل ازدواج رو نخور غیر. این حتی مشکلات بقیه اعضا خانوادتم لازم نیست بگی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
