به خواهران زنگ زدم گفتم هوس آش رشته کردم از پریروز بخدا اشکم در اومد دیگه برام درست میکنین یکیشون گفت حوصله ندارم بزرگه که خیلی ادعاش میشه هرجابره میگه من جا مادرشم هرچی بخواد هرچی هوس کنه براش خریدم بردم گفت حبوبات گرونه ازکجابیارم برات درست کنم گفتم بخدا درست کنم دوست ندارم بخورم یکی باید برام بیاره میگه برو بابا انگار قراره پسرشاهو بیاری جوابشو ندادم قطع کردم گریه کردم استوری گذاشته تیکه انداخته که اگه باردار شدین از هیچکس انتظار کمک نداشته باشین میخواستین بچه میارین بااینکه خدا شاهده بارداریم ناخواسته بود یاد مادرم افتادم که هرچی میخواستم بدونم چرا برام میآورد 😔😔😔😔مادرم فوت شده دوستان چهارساله