ببین درکت میکنما واقعا ما خانما نیاز به محبت داریم بعضیاش حق با توعه ولی میگی لختم بری بیرون کاری باهات نداره اینکه خیلی خوبه یعنی بهت بیشتر از چشماش اعتماد داره بعد مگه بچه ای که کسی برای لباس پوشیدنت تعیین تکلیف کنه
اسی مشکل داری روانشناس مراجعه کن
سرسفره شام که برگشت گفت چرا انگشتر جدید خریدی چون شوهرم با برادراش شریکه گفت از پول اونا خریدی درصورتی که من با پول قرعه خریده بودم .
فحشش هم که ان شاالله برگرده به اموالتش برایاین بود که شهرستان من اصلاااا داداشش مرد نرفتم تسلیتم نگفتم تلفنی زنگید فحش داد نرفتم چون بی حرمتی دیده بودم
اگه قصد جدایی نداری یه فکر اساسی بکن بچتم آسیب نبینه اگه با صحبت و دعوا درست نمیشه بی خیال این حرفا شو الکی برای خودت جنگ اعصاب درست نکن ببین با مشاور مشکلت حل میشه شاید یه بار امتحان کنی بد نباشه، اگه با دعوا مشکل یدتر شده از در صلح وارد شو شاید هنوز رگ خواب شوهرتو پیدا نکردی
یه زن و شوهری بودند که صبح تا شب و شب تا صبح با هم دعوا میکردن و اومدن پیش آقای فاطمی نیا. آقا بهشون یه حدیث گفته بود و اونا هم البته گیراییشون بالا بود، بعد از اون دیگه اصلا دعوا نکردن.
تو اینترنت جست و جو کنید توضیح حدیث الاحتمال قبرالعیوب. آقا تو یک دقیقه توضیح کامل میده. زندگیتون زیر و رو میشه.
معلومه خیلی فشار روته
سعی کن بخاطر روان بچه هات
جلوشون دعوا نکنی
حداقل اینجوری حال بچه هات بهتره
متعاقبا حال خودتم بهتر میشه
