ابجیم در حال جداعیه دوست همسرم میخاد بیاد واسه دیدن فقد خانوم های عاقل بیان باشه❓

سلام بچه ها  ابجیم خیلی خانوم زیبای هست فیس خوبی داره نمیخام بازارگرمی کنم   ما خانواده نیمه مذهبی هستیم

 همسرم با دوستش  چندین ساله با هم هستن  همسزم۳۷  ولی دوستش۳۱   همسرم خیلی مرد  عاقلی هست  اینو من از زبون  دیگران شنیدم  بازارگرمی نمیکنم  خیلی گوش ب حرف کن و مظلومیه  و حرفش رک راسته  هیچ دروغی تو زندگیم ازش نشنیدم خلاصه بگم 

وقتی من  مجرد بودم  ابجیم با همسرش اختلاف داشت   ابجیم براش سنگ تموم میزاش  ولی شوهرش یک آدم بدبین  ک خسیس و شکاک بود حتی پشت سر ما  حرف اۻافی میزد ـ 😢 پشت سر ابجیم  حرف بدی میزد   

ما اصلا اهل دوست پسر اینجور چیزا نیستیم  ذات ما نمیزاره 

ولی شوهر ابجیم  مدام حرف میساخت   ابجیم افسردگی  شدید گرفته بود   و اسکلت شده بود اینقدر داغون بود ک بعد چندین سال دوهفته پیش گفت شوهرش میگفته 

مثلا میگفته بچه تو از باجناقمه و بچه من  از خواهر زنمه

ـابجیم اینقدز تحت فشار بود  به هیچ کس نمیگفته

ابجیم مشاوره هارو رفته و یک جلسه مونده   دوساله خونه بابامه تا این ک خبر  رسیدع  بهش ابحیم در حال جداعیه

دوست همسرم شش ماه پیگیرهه  هر روز میدیدم همسرم میامد میگفت ابجبت طلاق نگرفت؟   میخاد آشتی کنه چ کار کنه؟

من برام سوال بود  یبار اومد گفته چندماه پیش دوستم آرش   ابجیته دیده و میخاد با خانواده ها بیان

 البته یه توۻیح  یواشکی بهتون بدم  دوستش خیلی مرد نجیبیه  و مجرده

همسرم طی این شش ماه مدام میگفت ابجیت چ کار کرد   و دلیلش اینه اون آقا پیگیره 

 مدام  میخاد جوری  بشه با خانوادش بیان خونه پدرم و ابجیم  ببیننن ـ

خلاصه همسرم گفت   ب ابحیت بگو منم ب ابجیم گفتم ابجیم ک کلاروحیه اش باز شد و ب من گفت من از همسر قبلم خیر ندیدمم و دلم زندگی میخاد و کلی ذوق و عقده ای بود 

چندین ماهه اون آقا مدام از همسرم   سوال میکنه چرا نمیزاری ب زندگیم برسم ؟

 همسرم  دیروز گفت آرش گفته  میخام با خانوادم بیام ببینم تکلیفم چیه  

من ب همسرم گفتم هنوز جدا نشده اصلا در شان  خانوادگی مانیس   ک اللن  اسم اون آقا تو شناسنامه باشه و خواستگاره راه بدیم

 همسرم نمیدونس ک من ب مامانم گفتم    ولی مامانم راضیع   از این ک ازدواج کنه اما برای سال های بعد ن اینکه الان بخاد خواستگار راه بدیم 

ابجیم ک کلن راۻیه و چون آقاعه هم چیو پذیرفته  ـ

حالا دیشب همسرمب مامانم گفت دوست  قصد ازدواج داره و  سارا رو دیده   میخان بیان واسه دیدن 

مامانم گفت زشتع هنوز جدا نشده واقعا میترسیم و خ بیت نداره

 همسرم میگه دوستم گفته  حق میدم ب اونا ولی میخام   بفهمن ک همو میخایم خانواده ها هم دیگه رو ببیننن 

حالا بنظرتون شما باشید قبول میکنید ک بیان ؟  البته  این خواستگازش گزینه خوبیه  اون آقا پیگیره ک بیام واسه دیدن نطرتون چیه