با این اقوام روشن فکر شوهرم چه کنم

اول باید من مسیر درست رو برا بچه هام روشن کنم .خوب و بد رو جلوش بزارم در اخر هم خدا نکنه نمیزاریم راه اشتباه بره 

فعلا که خدا رو شکر ۱۰ سالشه و واجباتشو انجام میدا حجابشم در حد معمول حفظ میکنه درصورتی که هیچ کدوم از دوستاش اینطور نیستن  و ماهم بهش سختگیری نمیکنم 

باورت ممکنه نشه ولی اون به ما بیشتر سخت میگیره .مثلا میگه مامان چرا چادر نمیزنی یا باید برام چادر بدوزی بهش میگم نیاز نیست کوچیکی منم با چادر راحت نیستم 

من خودم چادری نیستم 

ایندفعه خانواده مادری شوهرم مذهبین .اونا بچه های کوچیکشونو مجبور میکنن چادر بزنن .من با اینم موافق نیستم دخترم اونا رو میبینه دلش میخواد چون رفت و امدمون با اونا پابرجاست 

بهش میگم هیج کاریو از رو تقلید نباید انجام بدی 

ولی اگر خودش دوست داشت میزارم بزنه بزرگتر شد بلاخره اونم اختیار داره عقده نشه تو دلش. 

دیگه بچه رو تو هر جمعی ببری با هرکی نشست و برخواست کنی از اونا رنگ میگیره 

فعلا که خیلیا حق دادن .مهم هم نیست اینجا حق بدن یا نه تو زندگی خودمون هم بعضیا حق میدن و همه اونوریا که باهاشون شرکت نمیکنیم حق نمیدن واسه همین کنایه میپرونن

کار فقط به پوششون ندارم بلکه پوشش فقط شروع و استارتی بود برای نمایان کردن همه کاراشون اگر فقط بحث پوشش بود تحمل میکردیم 

و تو اون مهمونی هم همه رده های سنی دعوت میشن .من برا چی برم دورهمی و خوشگذرونی بدون بچه هام .اگر قرار باشه بدون بچه هام برم بخاطر چهارتا ادم که خوشمم نمیاد  اصلا برا چی برم .ادم خیلی جاها رو بخاطر دل بچه ها شرکت میکنه بلاخره بچه ها هم باید تو اجتماع باشن و تو جمع کودک و نوجوان هم هست .دیگه این جمعا هم مثل عروسیا نکنید قرار باشه دورهمی بچه ها رو هم نبریم .خیلی جاهای دیگه میبریم و مشکلی هم نیست چون بزرگسالانشون مودب هستن