خدا بده شانس
من خوشحالم خرج زن و بچش میکنه ولی چرا شوهرم من اینکاررو نکرد
خونشونو عوض کردن دندوناش کامپوزیت کرده دماغشو عمل کرده شاید ده دست لباس واسش خزیده
مطمئنم به خرد و خوراک و... شون هم خیلی خوب میرسه سفر هم بردتشون
والا من هم خوشگل ترم هم خوش اخلاق ترم از اون خانوادم بیشتر حمایت میکنن ولی والا شانس ندارم
چندتا دندونم خراب شده شوهرم نمیبره درست کنهددندونای خودشو میبره
وقتایی که پول داشت قایمکی از من هی واسه خواهر و مادرش خرج میکرد
میمیره یه تیکه لباس بخره واسم
پول زایمانمو نداد اصلا خودم دادم
سفر نبرده مادر و پدرشو برد حاملگی منو بهونه کرد
از این ساختمون لعنتی هم نمیره میگه پسر آخرین تا آخر عمرم تو این آلونک میمونم
اینم شانس منه بدبخته
اخلاقش هم از اخلاق یزید بدتره واسه خونه تا نگم هیچی نمیخره دائم دعواست کلا سر هرچیزی دست روم بلند کرده فحشم داده
تازگیا فقط نمیدونم نقشش چیه یکم عوض شده قربون صدقش میره دعوا نمیکنه حداقل گاهی واسه خونه خرید میکنه
نمیدونم بهش اعتماد کنم یا نه