ده روزه که نامزدم رفته سربازی آخرین باری که با هم صحبت کردیم شنبه صبح بوده، در واقع الان دو روزه که هیچ تماسی با هم نداشتیم
عصری متوجه شدم که این دو روز به مامانش زنگ زده :)
وقتی فهمیدم انگار یه سطل آب سرد ریختن رو سرم و حس کردم یه چیزی درونم خورد شد
جلوی خانوادم حسابی ضایع شدم ولی طوری وانمود کردم که انگار اصلا برام مهم نیست البته خودشون فهمیدن چقدر حالم بده بعدشم اومدم تو اتاقم کلی گریه کردم
اینم اضافه کنم که قبل از رفتنش تمام وقتشو صرف منو خانوادم میکرد و اصلا اینطوری نبود
چرا الان اینطوری شده؟؟؟
یعنی انقدر بیاهمیت شدم براش؟؟؟
باورم نمیشه🙂💔