اسفند ماه مامان بابام جدا شدن دادگاه مارو داد به مامانمون ( اینو بگم زندگی پیش بابام جهنم هست جهنمممممممممممم) پس نگید برو پیش پدرت
یکسال دنبال کار گشتم گیرم نیومد یک کار پیدا کردم تا ساعت یک شب بود مامانم مخالفت کرد . نرفتم .
همه میگن مامانت میترسه حق داره.
اوکی درکش کردم .
اما من روحیه ام خوب نیست حالم بده
بابام نمیدونه کجا زندگی میکنیم چون جنون داره میخواد مامانم بکشه .
از لج مامانم میخوام زنگ بزنم به بابام و بگم کجاییم .
نمیتونم درس بخونم برای دانشگاه مثل قبل انگیز ه ندارم
نمیتونم کار کنم دیگه
حال روحیم بده
بهم بگید چیکار کنم
خودکشی راه نجات نیست
من باید چیکار کنم