من یک سال و نیم تو رابطه بودم به مامانم نگفتم چون با بابام خیلی صمیمیه و همه چیزو بهش میگه!
یعنی بارها و بارها میخواستم به مامانم بگم ولی نمیشد!
مامانمم باهاش در حد مامان دختریام و بیشتر روزمو باهاش وقت میگذرونم
الان یک هفتهس جدا شدم و خیلی عصبی و غیر عادی شدم و حال روحیم بشدت داغونه
خیلی زیاد!
الان با مامانم تنهام نمیدونم بهش بگم تو رابطه بودم و بخاطر عدم تفاهم جدا شدیم یا ن؟
چون ته دلم هنوز امیدی به برگشتمون دارم راستش!
با تمومه وجودم دوس دارم با یکی صحبت کنم ولی میترسم پیشمون بشمممممممم!
بنظرتون چیکار کنم درسته؟