2777
2789
عنوان

امشب به مامانم بگم❓

141 بازدید | 16 پست

من یک سال و نیم تو رابطه بودم به مامانم نگفتم چون با بابام خیلی صمیمیه و همه چیزو بهش میگه!

یعنی بارها و بارها میخواستم به مامانم بگم ولی نمیشد!

مامانمم باهاش در حد مامان دختری‌ام و بیشتر روزمو باهاش وقت میگذرونم 

الان یک هفته‌س جدا شدم و خیلی عصبی ‌و غیر عادی شدم و حال روحیم بشدت داغونه

خیلی زیاد!

الان با مامانم تنهام نمیدونم بهش بگم تو رابطه بودم و بخاطر عدم تفاهم جدا شدیم یا ن؟

چون ته دلم هنوز امیدی به برگشتمون دارم راستش!

با تمومه وجودم دوس دارم با یکی صحبت کنم ولی میترسم پیشمون بشمممممممم!

بنظرتون چیکار کنم درسته؟

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

وقتی کات کردی،علت گفتنش چیه؟!!!

نمیدونم واقعا 

خودشم چند باری ازم پرسید مامان عاشق شدی؟کسیو‌ دوس داری؟کسی تو زندگیته؟دوس داری بهم بگی؟

مامانم خیلی خوبه ها خیلی روشن‌فکره و هوامو داره 

منم همش طفره میرفتم که نه ، نه ..

امیدوارم فشار روانی باعث نشه خودتو بدبخت کنی

نه عزیز 

برا چی خودمو بدبخت کنم آخه؟

بهرحال کم چیزی نبوده دو سال زندگی کردم با این آدم حق دارم فشار روم باشه

 ولی من هیچوقت بدون فکر و احتیاط کاری انجام ندادم همیشه خیلی آدمه محتاطی بودم و هستم و این از جوانبی خیلی بدههههه و تحمل زیادی میخواد. 

، خودم خیلی کارا دارم انجام میدم که از این حال در بیام.🫶🏻🎀

نه عزیز برا چی خودمو بدبخت کنم آخه؟بهرحال کم چیزی نبوده دو سال زندگی کردم با این آدم حق دارم فشار رو ...

منم میپذیرم اینکه حق داری فشار روت باشه ولی ببین

یه دلیلی داشته که این همه مدت مخفیش کردی

الان که تموم شده یا حداکثر به مو بنده اون همه صبرتو خراب نکن

گفتنش آرومت میکنه؟ مادرت بعدها تو هر جر و بحثی که ممکنه پیش بیاد اینو بهت سرکوفت نمیزنه؟اگه با مادرت ...

من ‌در‌ونگرام 

و کلا از اینکه دردمو به کسی بگم هم میترسم از پشیمونیش هم اصلا آروم نمیشه که هیچ بدترم میشم!

چون کلا ی تایمی ضربه‌ی بدی خوردم بابت این قضیه الان حدود 7 سالِ با هیییییییچ بشری درد و دل نکردم یعنی ببین هیچا!

فقط میرفتم تراپیست صبحت میکردم.

 و این به حرف آسونه ولی واقعاا سخته!

ولی نه به مامانم نمیگم ، میترسم خیلی پیشمون بشم و میدونم که میشم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز