من سی نه هفته بودم و بع شدت خسته از بارداری تا یه ذره درد کم گرفتم رفتیم بیمارستان دو سانت بودم بستری کردن بیمارستان شهر دور بود حالا شوهرم میکه اون شب درد نداشتی بزرگ نمایی میکردی خیلی دلم شکست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.