کسی هست شوهرش هر روز بی دلیل بخاطر هر موضوع ریزو درشتی سریع بی احترامی کنه بهشون و تحقیر و توهین هم بکنه مدام حرف بی ادبی و زشت بزنه ؟من بزرگترین مشکلم همینه و هیچجوره نمیتونم با این قضیه کنار بیام از اینکه خیلی راحت و بی دلیل حتی بی احترامی کنه و حرفای زشت و رکیک ترین حرفا رو بزنه چیزایی که واقعا حتیخودشم خجالت میکشه درحضور دیگران بگه و حالا من خودم خیلی آروم و با ادبم اصلا هیچ حرف زشتی از دهنم بیرون نمیاد ولی کافیه بهش بگم بالای چشمت ابرویه سریع حمله میکنه به طرفم که بی ادبی کردی ؟؟؟نفهم ..مثلا دیشب همش داشت رکیک ترین حرف ها رو بهم میزد اونم با صدای بلندجوری که همسایه ها هم داشتن میشنیدن چندین بار گفتم تمومش کن بی احترامی نکن ...بازم تکرار کرد منم بهش گفتم خفه شو خفه شو اومد به سمتم حمله کرد گفت میخوای مثل سگ بزنمت صورتتو داغون کنم ؟؟همش به سمتم هجوم میآورد که منو بازم کتک بزنه ،حالا دلیل این بی احترامی چی بود از اول بگم واقعا میخندین داشتم سبزی پلو درست میکردم واسه شام اومدم بهش گفتم تو چه طمعی تن ماهی میخوری که درست کنم گفت اونه فلفل قرمز داره منم گفتم باشه واسه تو اینو درست میکنم خودم ساده میخورم با اینکه صد باربهش گفتم من حساسیت دارم به فلفل قرمز و کهیر میزنم گفت تو هم اینو بخور دیگه ساده رو نذار خیلی اروم گفتم من نمیتونم بخورم هی اصرار که نه بخور گفتم نمیتونم بعد یهو داد زد که چرا قیافه اتو اونجوری کردی اخم کردی به درک که نمیتونی بخوری بیا برو توی ک....م به کی ...نمیخوری ..فحش و بدو بیراه منم بهش گفتم خفه شو حالا این آدم میدونین چند سالشه ۴۲ یه مرد ۴۲ ساله که به خاطر موضوعاتی بی ربط و پوچی که عادی ترین تعاملات روزانه هست شدیدترین بی احترامی ها رو میکنه
دوتا تایپیک اقتدار دادن به همسر من بخون
امیدوارم برای تو هم خوب باشه اسی
منم ✋
مریضه مریض
یه جور بیماریه ک داره
چه طور میتونم نادیده بگیرم بی احترامی هاشو حتی بیرون هم میریم همش استرس دارم ابرومو نبره جلوی مردم چون بارها پیش اومده صداشو بالا میبره یهو و آبروریزی میکنه مردم تماشا میکنن بعد از همه ی این توهین ها و تحقیر ها میادسمتم سوال میپرسه اگه جوابشو ندم میگه تو کشش میدی تو طبیعی نیستی تو مشکل داری آخه چطور میشه با آدمی که مدام بی احترامی میکنه عاشقانه هم رفتار کرد مگه میشههمچین آدمی رودرآغوش هم گرفت ؟؟؟من شدیدا افسرده و داغون شدم چون یه ذره آرامش ندارم راهی هم ندارم
عزیزم خوندم تاپیک هاتونو ولی در مورد اولی من همه اون موارد تو چندین ساله انجام دادم و هیچ نتیجه و تغییری حاصل نشده ،و در مورد دومین تاپیک من واقعا نمیدونم چجوری میشه یه مرو ادب کرد که وقتی بیرون از خونه همش چشمش و حواسش دنبال زن های دیگه هست شوهر من خیییلی اینجوریه که نگاه میکنه اونقدر که منو موذب میکنه و اعصابم بهم میریزه یعنی هر زنی رد بشه سرشو حتی برمیگرونه و تا چندین دقیقه هم نگاهشو برنمیداره و زل میزنه توی کافه و رستوران هم اصلا حواسش بمن نیست همش چشمش به اندام زنای دیگه است
بچه نداریم یکو نیم ساله پیش حامله بودم سقط شد از بس تحت فشار روحیه زیاد بودم از سمتش ،و اینکه چرا پنج ساله دارم تحملش میکنم قضیه اش طولانیه در کل بیشتر بخاطر اینه که من هیچکسیو ندارم پدرو مادرم خیییلی سال پیش فوت شدن نه جایی برای رفتن دارم نه پشتوانه ای و نه هیچ
خب منم سالها اینجوری زندگی کردم تا اینکه طغیان کردم شدم یکی مثل خودش دقیقا مثل خودش بعدش دید نه اینجوری نمیشه دیگه لال شد
البته اینم بگم قرص میخورد دیگه نمیخوره پس دیگه آروم گرفته اینم یکی از دلایلش بود
