کمتر از دوماه دوتا از اقوام ایست قلبی کردن، چند روز پیش شوهرم تصادف کرد که شکر خدا خودش هیچ اتفاقی براش نیفتاد،چند وقته مدام نگرانم، نگران سلامتی بچه م همش دور از جونش نگران اینم مریضی بگیره، هم ترس مرگ خانواده م رو دارم خدایا چیکار کنم زندگی برام مختل شده هرچقدر خودمو دلداری میدم با بقیه حرف میزنم ولی حالم خوب نمیشه اصلا 😭
دلم میخواد یکی منو بفهمه یه چی بگه آروم بگیره دلم 😭
پدر مادرت نسبت فامیلی دارن؟؟
گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
والله خیروحافظا و هو ارحم الرحمین
ما انسان های تا زمان مرگ در حال تکاملیم و یه جورایی آماده میشیم برای اون دنیا
پس هیچیییی تو این دنیا موندگار نیست
همه چیز از بین میره
بهترین کسی که میتونه کمکت کنه خداست
اون همه چیزای خوب رو مطلقا داراست
زیبایی ،ثروت ،محبت و مهربونی و....
و خداوند توی قرآن گفته من عاشق بندمم
پس قطعا خداوند هیچ وقت برای ما بد نمیخواد
درسته شاید بیمار ی و مرگ و اینجور چیزا آزار دهنده باشه
اما انسان عادت میکنه و این امتحان رو خدا قرار داده تا بفهمه چقدر دوسش داری
من فوبیای مریضیه بچمو دارم همیشه خداهم مریضه چندروزپیشم عمل لوزه انجام داد بعضی وقتا خیلی دیگه ترسناک میشه مثال بزنم برات مثلا همکارم میادمیگه بچم مریضه بردمش دکتربعدمن ناخودآگاه یادبچم میفتم حالاشایدهمون لحظه یه دعاییم براش تودلم بخونم خدامیدونه به شب نرسیده بچه مریض میشه میفته ۵ سالشه ولی شاید اندازه ۲۰ سال ینفرمریض شده وداروخورده هرچی هم خودمو میزنم بیخیالی امانمیشه بقول معروف ماکه وسواس داریم رواینچیزا جذبش میکنیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
