من واسم عیدی آوردم جاریام شام اول نفر اونجا بودن میومدن خانوادگی میخوردن دست خالی حتی یه جورابم نمیاوردن سر عقدم کادو ندادن پا گشام نکردن ولی من نامزدی شوهرم رو پاگشا کردم اومدن شاید بگم ده بار خونه بابای من شام خوردن ده هزار تومن شادباش به من ندادن ولی یه بار یکیشون میاد ماشین ما رو می بره یه هفته نمیاره یه بار اون یکی پول قرض میخواد پس نمیده و پرو پرو توقع دارن مهمونی ام بدم بهشون دیشب نشستم به شوهرم گله کردم
جدی میگی
شوهرم گفت حق داری هم داداشام هم زن داداشام بد کردن گفتم حق نداری هیچ وقت دعوتشون کنی وقتی اونا دلشون نمیاد چایی بدن به ما ما چرا به اونا مهمونی بدیم گفت نه اصلا خیالت راحت
مقصر شوهرته
ولی برای ماشین نمی دونم چه کنم بگم نده بهشون
چه شوهر حرف گوش کنی داری
چ خوب که شوهرت متوجه میشه منم مث شمام اما شوهرم پشت برادرا و خواهرش
یکی از برادراش حتا کادو عروسی نداد با ۵نفر ایال
کادو ۳تا بچمم ندادن
وووو
اصلا هیچی ندیدم ازشون
اما ای خودش میکشه براشون. رفتیم مشهد واسشون کمربند و کیف و شلوار و زرشک اوردیم براشون رفتن اصفهان باور میکنی از بین راه ۲کیلو انگور ترش اوردن
نمیدونم روچه حسابی اوردن
چندروز پیشم طلا فروخت داد همو برادرش که حتا کادو عروسی نداد
ن اصلا
ماشیننون تصادف کرد تقریبا صفر شدیم داداشش که همسایه است نیومد بگه پول قرض بدم و اینا حتا خونمون نیومد بعد شبی که ماشین بعد ۵ماه اوردیم خونه اومد بردش این تازه یکی از کاراشون پول قرض میده داداشا بلاعوض
ولی بازم میگه داداشام
بعد کاری باشه میگه به داداشات بگو حاضرم نیست ۲میلیون بشون قرض بده اگه پاش بیوفته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
