تاپیک های قبلیم هست بخونید . خیلی وابسته اش بودم و خیلی به میل اون تغییر کرده بودم . واقعا هرجای زندگیم رو نگاه می کردم هیچ وقت سر هیچ مسئله مهمی بهش نه نگفته بودم . امروز عصر زنگ زد گفت شام با x و y شام میریم بیرون آماده باش . گفتم نه امروز خیلی خسته شدم سر یه موضوعی درگیر بودم از نظر ذهنی خسته ام و ظرفیت آدمای دیگه رو ندارم و اصلا حوصله اونارو ندارم . اگه میخوای دوتایی بریم بیرون اگه نه که بیا خونه. یه خورده محکم و با لحن جدی حرف زدم . پشت گوشی گفت باشه بعد اومد خونه گفت چیزی شده نگرانی . گفتم نه فقط امروز کارم زیاد بود خسته ام .
این کاربری دیگه تو نی نی سایت فعالیت نخواهد داشت . خوبی و بدی دیدید حلالم کنید
چون محل کارم پر از استرس و تنشه و گذروندم روزای خیلی سختی رو فکر می کرد تو محل کارم مشکلی پیش اومده ک گفتم نه طوری نشده فقط حوصله آدمارو ندارم دیگه باید روابطمان رو محدودتر کنیم . خوشحالم از نتیجه .
این کاربری دیگه تو نی نی سایت فعالیت نخواهد داشت . خوبی و بدی دیدید حلالم کنید
خیلی مسخره است که از شدت ذوق و هیجان کاری که کردم هنوز خوابم نبرده نه ؟
عزیزم نه گفتن رو یاد بگیر
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. از زمانی که وارد نی نی سایت میشم همینطوری دونه به دونه پشم.ام کنده میشه تا زمانی که خارج میشم واسه خودم راحت اپیلاسیون میشم😁کاشکی همه اتفاق های دنیاااا باب دل آدم بوددد.....میشه واسه ظهور امام زمان یه دونه صلوات بفرستی اللهم عجل لولیک الفرج. خدایا شکرت