2777
2789
عنوان

دختر زیر20 سال رابطه جنسی داشته

1972 بازدید | 86 پست

سلام یکی از آشناهام که18 سالشه بهم گفت با دوسپسرش رابطه جنسی داشته و الان سر یه جریاناتی با پسره ارتباطش مشکل خورده ودارن باهم کات میکنن... پسره35 سالشه.. 

بنظرتون من چیکار کنم که اینو بهم گفته؟ چه کاری باید براش انجام بدم؟ 

به مادرش باید بگم؟ 

دختره که حامله نیس؟

🇮🇷🇮🇷🇮🇷❤زندگی رو دوست دارم حتی به غلط .همیشه اینطوری خدا رو صدا میزنم: خدایا تو رو خدا . میدونی یعنی چی؟ یعنی امیدم بعد خدا هم به خداست. حالا عزیزم تو هم امیدت بعد خدا باز به خدا باشه .عشق بورز به زندگیت . تاپیک خودکشی نزن تو هنوز واسه ی مردن خیلی جوونی حتی اگه ۹۰ ساله باشی باید بازم ب خودت بگی ۳۰ سال دیگه میخوام زنده بمونم این یعنی ۱۲۰ سال .  . یکم با خودت عشق و حال کن . غم و غصه رو رها کن . ببین دل چی میگه خب بسه دیگه . میگم بسههههه دیگههههه. خب بگذریم عقبیا حال میکنن؟از خدا میخوام ک برا ۱۲۰ سال زندگی شاد بهم انگیزه و تن سالم بده . فعلا هدفی واسه ازدواج ندارم .در حال حاضر فقط با خدا قدم میزنم . دلم با خداس.من ۱۲۰ سال عمر رو به این دلیل میخوام ک راه ۱۰۰ ساله رو یه شبه طی نکنم و۱۲۰ساله طی کنم. هیچوقت رنج نکش . درد اجباریه ولی رنج اختیاری . درد یه کلمه احساسیه ولی رنج بی رحمه . درد واسه رشد لازمه . درد رو انتخاب کن . یه بنده خدا فامیلمون بود هر موقع بهش میگفتن تا ببینیم قسمت چیه میگفت بگیرید این قسمتو پاره کنین . خودتون برید دنبال زندگی . بنده خدا اعصاب نداشتا ولی راس میگفت با تقدیرت بجنگ😍

دلیل اینکه به تو گفته چی بوده؟

من یه کاربر قدیمی ام که قطع دسترسی شدم و حالا بعد مدتی دوباره با یه اسم دیگه اووومدم. دردهامو گفتم قبلا اما چون خدا رو دارم خیلی شاکرم .. اما شما برام خیلی دعا کنید....

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

گناه داره ابروشو پیش مادرش نبر

نادونی کرده یه وقت مادرش خدای نخواسته بلایی سرش بیاره

تروخدا کمکش کن

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز