2777
2789

همسرم چند روز بود که خونه نبود، دخترم خیلی بی تابی میکرد، گفت بریم خونه مامان بزرگ. زنگ زدم گفتم خونه ای با دخترم بیایم یه سر؟ گفت ببخشیدا الان نیا غروب بیا

بعدم گفت ناراحت نشیا

ولی من واقعا ناراحت شدم


امروز زنگ زده بود دلجویی میکرد، میگفت توروخدا هر وقت دلت خواست بیا، اصن فردا بیا ناهار و...

حتما فهمیده ناراحت شدم


شمام بودید ناراحت میشدید یا من حساسم؟

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

نه

خب شاید کاری داشته موقعیتی بوده که نمی‌تونسته پذیرای مهمون باشه حالا به هر دلیلی

تا آخر عمر درگیرِ من خواهی بود. و تظاهر میکنی که نیستی. مقایسه تو را از پا در خواهد آورد؛ من میدانم به‌ کجای قلبت شلیک کرده‌ام تو دیگر خوب نخواهی شد. 🙃

حساسیت بیجا عزیزم من هم پیش اومده مهمون خونه خودمون خواسته بیاد گفتم امروز نه چون از شیفت اومده بودم خسته بعدش تدارک دیدم اومدن باید درک کنی که ممکن شرایط پذیرایی نداشته 

با احترام به همه نظرات ، لطفاً موافق یا مخالف نظرات من  بودید ،ریپلای نکنید . مخاطب من  صرفاً استارتر 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز