برای ازدواج اولم برای جشن عقدم زنگ زدم خاله هامو دعوت کنم یکیشون که قرار بود بیاد شهرمون اما تا فهمید جشن منه گفت مسیرم دوره و نمیام حتی برای عروسیت هم شرمنده.با این اصلا قهر نکردم و عادی بعد از جداییم هم سریع اومد شهرمون🤦♀️
یکیشون که جواب تلفنم رو نداد و پیغام داد زنگ نزن نمیاد باهاش قهر هم نبودیم بوسم میکردم اما نی مد بعد جشن عقدم هم دیدم روشو برگردوند و تبریک خشک و خالی همنگفت و پاشد فامیلمون که تازه عروس بود رو شواش کرد من رو نه😕
یکی دیگه از خاله هامم قهر بود باهام زنگ زدم کلی باهام دعوا گرفت و گفت فامیلی نداریم نمیام🙄
فقط یکی از خالم کلا شوهرش خوب نیست نمیتونست بیاد که درک میکردم و ناراحت نشدم🥺
همه رو برای عروسی هم میخواستم دعوت کنم گفتن نمیایم که دیگه من قبل عروسی طلاق گرفتم🫠🫠🫠
حالا الان اومدن اشتی که بیان خونمون و برن از این به بعد.منم سلام و احوالپرسی و روبوسی کردم باهاشون اما به مامانم گفتم ناراحتم ازشون منم جشن عقد بچه هاشون نمیرم گفت خاک تو سر کینه ایت برو بابا خیلی ادم کینه ای هستی هیچوقت به چیزای خوب نمیرسی😐
به نظرتون حق ندارم ناراحت باشم؟