دوستان چند ساله ازدواج کردم ازدواج اولم بودن به صورت سنتی
شوهرم یه ازدواج ناموفق داشته چند ساله نتونستم اصلا عکسشو ببینم ، بهم برمیخورد از کسی بخوام عکسشو بهم بده کلا از اینکه بگم با مرد مطلقه ازدواج کردم یا در مورد ازدواج قبلی حرف بزنم متنفرم خجالت میکشم از همه پنهنون میکنم این قضیه رو
الان مدتی بود فهمیده بودم همسر سابقش امده محله ما خونه گرفتن
محله نه زیاد بزرگه نه کوچیک ، این ترس اومد تو وجودم نکنه باهاش برخورد کنم مثل خر نشناسمش باهاش بشینم صحبت کردن نکنه همسایه شده باشه اینا
پا رو دلم گذاشتم از دختر عمومی شوهرم هم سن خودمه خواهش کردم عکسشو برام پیدا کنه به کسی چیزی نگخ
اونم خانمی کرد در حقم انجام داد
الان از وقتی عکس دیدم حالم خیلی بده
مدام عکسه میاد جلو چشمم تو لباس عروس
نمیدونم چکار کنم بخدا حای از فرار از این قضیه میرم بخوابم چه تو خوابم خواب او عکس مبینم
وقت مشاره گرفتم گفته چند روز دیگه
الان نمیدونم چه خاکی تو سرم بریزم از بس حالم بده